بیانیه مرکز خدمات به مناسبت چهلمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی
بسم الله الرحمن الرحیم
وَعْدَ اللَّهِ لَا یُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ (روم6)
چهلمین سالروز پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران، در حالی فرا رسیده است که نیرنگهای رنگارنگ و گاه خونین دژخیمان بیرونی، به فضل الهی نقش بر آب شده و دسیسههای دورویان درونی به یاری خدا چون کفی روی آب، زدوده شده و آنچه مانده زلال جاری اسلام ناب است که مکتب شرق را دیروز به رزم طلبید و مکتب غرب را امروز به چالش کشیده و فردا روز ظهور است انشاءالله!
خواستند که روزی استقلال و تمامیت کشورمان را به باد دهند، خواستند میهنمان را اشغال کنند، خواستند با ترور بزرگانمان، نظام را ساقط کنند، خواستند با تحریم، زندگی ما را مختل کنند تا پشیمان شویم، خواستند با فتنهها، جمهوریت نظام را هدف بگیرند، خواستند با نفوذ عناصر خود، اسلامیت نظام را کم رنگ کنند، خواستند اقتصاد و معیشت را دستمایه بحران کنند؛ اما خدا نخواست!
((یُرِیدُونَ أَنْ یُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَیَأْبَی اللَّهُ إِلَّا أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ)) (توبه32)
اکنون در بیست و دوم بهمن 1397 تماشاییترین جشن پیروزی انقلاب را به مناسبت چهل سالگی آن، رقم خواهیم زد و بیتردید باز هم روحانیت در کنار مردم قدردان و انقلابی، پیشتاز این نمایش اقتدار ایران اسلامی خواهند بود.
روابط عمومی مرکز خدمات حوزههای علمیه
و اینک تنها گوشه ای از نمایش اقتدار مردمان شهر شهیدپرور و انقلابی شهرم دامغان به قلم دوربینم
? به بچه فرصت اظهار نظر بدهید. بگذارید یک حرف پرت بزند؛ یک استدلال غلط بکند، یک نتیجه غلط هم بگیرد، و حتی تا آنجا که خسارت شکننده ندارد دنبال این نتیجه غلط برود و خودش یک تجربه به دست بیاورد. تجربه های تلخی که این بچه ها خودشان با اعمال حق اختیار به دست می آورند از یک کتاب نصیحت سعدی و فردوسی و لقمان بالاتر است.
? نقش ما و شما نسبت به این بچه ها باید نقش کمک باشد؛ نقش فراهم آورنده زمینه های بیشتر برای رشد سریعتر و سالمتر و سرراست تر باشد، نه نقش یک استادکار قالب سازی که میخواهد این استعداد نرم و لطیف کودک را در یک قالب خشن بریزد و از او یک موجود قالبی بسازد.
برگرفته از کتاب نقش آزادی در تربیت کودکان. نوشته شهید بهشتی
خاطره رهبرانقلاب از دیدار با امام پس از 15 سال در فرودگاه
رهبرانقلاب:
? توى ماشین، من یک وقتى خدمت خود امام هم گفتم همین را. همه خوشحال بودند، مىخندیدند، بنده از نگرانى بر آنچه که براى امام ممکن است پیش بیاید بىاختیار اشک مىریختم و نمىدانستم که براى امام چى ممکن است پیش بیاید. چون یک تهدیدهایى هم وجود داشت.
? بعد رفتیم وارد فرودگاه شدیم، با آن تفاصیل امام وارد شدند. به مجرد اینکه آرامش امام ظاهر شد نگرانیها و اضطراب ما به کلى برطرف شد. یعنى امام با آرامش خودشان به بنده و شاید به خیلىهاى دیگر که نگران بودند، آرامش بخشیدند.
? وقتى که بعد از سالهاى متمادى امام را من زیارت مىکردم آنجا، ناگهان خستگى این چند ساله مثل اینکه از تن آدم خارج مىشد.
? احساس مىشد که همهى آن آرزوها مجسم شده در وجود امام و با کمال صلابت و با یک تحقق واقعى و پیروزمندانه اینجا در مقابل انسان تبلور پیدا کرده.1362/10/24
⛈ یک شلوار سفید دوست داشتنی داشتم که یک روز ابری، پوشیدمش و موقع بازگشت به خانه باران گرفت و گِلی شد
⛈ من بیخیال، پیاش را نگرفتم به هوای اینکه هر وقت بشویم پاک می شود
ولی نشد…
بعدها هر چه شستمش پاک نشد!
حتی یکبار به خشکشویی دادم که بشویند ولی فایده نداشت !!!
آقایی که توی خشکشویی کار میکرد گفت:
“این لباس چِرکمُرده شده!”
گفت:
“بعضی لکه ها دیر که شود، می میرند؛ باید تا زنده اند پاک شوند!”
چرکمُرده شد…
و حسرت دوباره پوشیدنش را به دلم گذاشت!
⛈ بعید نیست اگر بگویم دل آدم هم کم ندارد از لباس سفید!
حواست که نباشد لکه می شود ؛
وقتی لکه شد اگر پی اش را نگیری میشود چرک…
به قول صاحب خشکشویی “لکه را تا تازه است، تا زنده است، باید شست و پاک کرد…”
مواظب دلهای خودمون و دلهای همدیگر باشیم ?
? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ?
آخرین نظرات